سید جعفر یوسفی
تحلیل، فرع بر فهم دقیق و تسلط بر محتوا است. اگر چه کتاب مورد نظر مطالعه شد، اما شاید فهم دقیق و تسلط بر محتوا، برای شخصی مثل بنده که اطلاعاتم در مورد فلسفه سیاسی اندک است، آن گونه که باید و شاید محقق نشده باشد. اما بنا بر قاعده لا یدرک کله لا یترک کله، به میزان فهم و نحوه نگاهم به کتاب مورد نظر، مطالبی را بیان می نمایم.
یکی از مولفه های بسیار تاثیر گذار برای جلب مخاطب، روانی متن کتاب است. هر چه متن روان تر و قابل فهم تر باشد، مخاطبان بیشتری را به خود جلب می کند. این کتاب، از این جهت تحسین بر انگیز است. زیرا برای بنده که این نقطه، شروع مطالعات سیاسی و خصوصا فلسفه سیاسی ام است، مطالعه این کتاب برایم جذاب و قابل فهم بوده است.
ناگفته نماند، استفاده از تعابیر مناسب، و استفاده به جا از پاراگراف ها، در این امر بی تاثیر نبوده است.
در کتاب های علمی، آنچه نظر محققین را به خود جلب می کند، عمق تحقیق، و در گام بعد نحوه ارائه تحقیق است. عمق یک تحقیق به استفاده از منابع دسته اول و تحلیل های مناسب و دلیل مناسب با مدعاست. لذا این بحث در دو مرحله دنبال می شود: دربخش اول به بررسی عمق محتوا و در بخش دوم به بررسی نحوه ارائه تحقیق می پردازیم:
استفاده از منابع دسته اول: در این کتاب سعی بر این بوده است، تا از منابع دسته اول، و آثار خود اشتراوس، استفاده شود، و در این امر نویسنده موفق بوده است. البته علاوه بر آثار اشتراوس، از آثار دیگران نیز بهره گرفته شده است. چنانچه خود نویسنده به این امر تصریح می کند: نویسنده که پی نوشت های هر فصل را در انتهای هر فصل ارائه می نمایند، در ابتدای یکی از پی نوشت ها می گوید: در نگارش این فصل علاوه بر اطلاعاتی که به هنگام مطالعه آثار اشتراوس به دست آوردم، از منابع و سایت های زیر نیز به طور ویژه بهره برده ام. نکته دیگری که به عنوان مزیت دیگر این کتاب، مطرح است، استفاده از منابع لاتین می باشد.
تحلیل های مناسب: تحلیل واژه ای نام آشنا برای محققین است. تحلیل می تواند در تحلیل یک کتاب، یا تحلیل یک واقعیت، یا تحلیل افکار یک محقق و نویسنده دنبال شود. در این کتاب تحلیل های خوبی از افکار اشتراوس ارائه شده است. فهم صحیح یک محقق خود مقوله پیچیده است، که این کتاب از عهده آن به خوبی بر آمده است. بیان ابزارهای مورد استفاده اشتراوس، و روند فلسفه او، در این تحلیل بی تاثیر نبوده است. به عنوان مثال استفاده از ابزار پنهان نگاری[1] و همچنین فاصله گرفتن از فلسفه سیاسی مدرن برای فهم فلسفه سیاسی اسلام،[2] می تواند یکی از مهمترین ابزارهای کاری اشتراوس باشد.
دلیل مناسب با مدعا: در این کتاب آنجا که ادعا می شود کلامی از اشتراوس است، ذکر منابع مناسب به عنوان دلیل بر مدعی قرار گرفته است. به گفته خود نویسنده فهم کلام اشتراوس آسان نیست اما تلاش نویسنده این بوده است، گامی در این مسیر بردارد و پیشنهاد ایشان مطالعه مستقیم آثار اشتراوس است که در این مسیر نیز گام هایی برداشته است.[3]
رعایت سیر منطقی: یکی از مباحثی که در هنگام ارائه یک تحقیق مهم است، رعایت سیر منطقی در آن است. این نکته هم در کل کتاب و ارتباط بین مباحث رعایت شده است. و هم بین پاراگراف های موجود در هر یک از زیر فصل:
کتاب در یک مقدمه و چهار فصل و یک نتیجه گیری پی ریزی شده است. در فصل اول مباحث مقدماتی فلسفه سیاسی بیان شده است. در فصل دوم زندگی اشتراوس که در فهم او و تحلیل هایش بسیار موثر است، دنبال شده است.
در فصل بعد به ابزارهای مورد استفاده و روش کار او اشاره هایی شده است، و در گام بعد میزان تاثیر اشتراوس از فلسفه سیاسی افلاطون مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت در چند صفحه جمع بندی مطالب اراده شده است. این سیر منطقی به نظر می رسد.
اما در ارائه محتوای هر زیر فصل نیز این نکته مورد توجه قرار گرفته است و سعی نویسنده در ارائه منطقی مطالب است. مطالب مقدماتی در ابتدا و مباحث تحلیلی در ادامه آمده اند. به عنوان مثال مفهوم شناسی ها و بیان اقسام برخی اصطلاحات در ابتدا و سپس اصل مدعی در ادامه دنبال شده اند. به عنوان مثال در فصل سوم[4] که به بیان مساله پنهان کاری پرداخته است، در ابتدا مفهوم پنهانکاری مورد بررسی و سپس دلائل استفاده از این مقوله مطرح شده و سپس استفاده هایی که از آن شده است، ارائه می شود.
استفاده از اصطلاحات علمی: در یک اثر علمی انتظار آن است که از اصطلاحات علمی آن علم استفاده شود. در این کتاب نیز این مساله رعایت شده است. اما آنچه برای بنده کمی مشکل آفرین بود، عدم توضیح برخی از این واژگان در عبارت بود. به عنوان مثال در آنجا که نویسنده در مقام بیان جایگاه اشتراوس در فلسفه سیاسی است،[5] از اصطلاحات «مکتب فرانکفورت» «ناسیونالیسم آلمانی» «صهیونیسم یوتوپیایی» «تاریخگرایی رادیکال» و ... استفاده شد که برخی از آنها برای بنده نامانوس بود. اگر این واژگان در پاورقی و یا در انتهای کتاب به صورت مختصر تعریف می شد، فهم این بخش از کتاب ساده تر می بود.س
جامعیت کتاب: در انتقال فلسفه سیاسی اشتراوس، و ارتباط آن با افلاطون و فلسفه سیاسی اسلام، مطالب خوبی ارائه شده است. و از آنجا که مطلبی از قلم نیفتاده و شخص خواننده به خوبی به عمق آرای این شخص منتقل می شود، می توان ادعا نمود کتاب دارای جامعیت لازم می باشد. زیرا اگر اینگونه نمی بود، فهم درست هم حاصل نمی شد.
در نگارش کتب علمی، که چهار سطح برای آن بر می شمرند[6]، به نشر می رسد مولفه های سطح اشراف در این کتاب رعایت شده است.
سطح اشراف به سطحی اطلاق می شود که محقق علاوه بر احاطه بر همه آرای موجود، با نقد آن آرا، نظریه صحیح را انتخاب کرده و با دلیل آن را اثبات می نماید. با مطالعه این کتاب و شناخت شخصیت اشتراوسف گرفتن این نتیجه دور از ذهن نیست.
معرفی اشتراووس: یکی از اهداف این کتاب، شناخت اشتراوس و فلسفه سیاسی اوست. در معرفی او نویسنده از عهده معرفی شخصیت او و سیر شکل گیری این شخصیت مطالب مهمی بیان کرده اند. به گونه ای که اگر این بخش از کتاب حذف شود، ارتباط پیدا کردن با مطالب اشتراوس کمی مشکل می بود. معرفی این شخصیت و بیان تالیفات او و همچنین سیر تاریخی آثارش در شناخت افکارش بی تاثیر نیست.
بیان فلسفه سیاسی اشتراووس: فلسفه سیاسی اشتراوس، با دیگر دیدگاه های هم عرض و وطنی او متفاوت است. دیدگاه هایی در غالب فلسفه سیاسی مدرن که نمودی از خدا نداشته و تنها به بعد مادی زندگی بشر می پردازد. اشتراوس این سد را شکافته و با ارتباط پیدا کردن با آثار افلاطون و فارابی و دیگر فلاسفه سیاسی بر غنای علمی تحقیقات خود افزود. فلسفه سیاسی اشتراوس را نمی توان جدای از فلسفه فارابی و افلاطون و خلاصه فلسفه سیاسی اسلامی بر شمرد.
معرفی افلاطون و فلسفه سیاسی او: در این کتاب اگر چه در ظاهر دیدگاه ها بر روی شخصیت اشتراوس متمرکز شده است، اما به نظر می رسد به صورت ضمنی نقش افلاطون و فارابی در فلسفه سیاسی برجسته نشان داده شده است و نویسنده علاوه بر معرفی اشتراوس هدف دیگری داشته و آن معرفی افلاطون، فارابی و فلسفه سیاسی اسلام است.
انتخاب فلسفه سیاسی اسلامی به عنوان برترین فلسفه سیاسی موجود: بعد از همه این بحث ها، می توان این نتیجه را گرفت که فلسفه سیاسی اشتراوس که در سراسر آمریکا نفوذ کرد و شاگرادان زیادی به دور خود جمع کرد، به دست آمده از افکار افلاطون و فلسفه سیاسی اسلام است. و می توان گفت فلسفه سیاسی اسلام برترین نظریات در این باب را به خود اختصاص داده است.
در انتها و به عنوان جمع بندی، می توان گفت: این کتاب برای همه کسانی که علاقه مند به رشته فلسفه سیاسی اند، مفید می باشد و دارای سیر تاریخی، و اصطلاحات علمی، و مطالبی غنی در این زمینه می باشد. به نظر بنده این گتاب ارزش چند بار مطالعه کردن را دارد. نویسنده شخصیت اشتراوس، افلاطون، و فلاسفه اسلامی را به خوبی تشریح کرده و فلسفه سیاسی اشتراوس را به خوبی توضیح داده اند.
[1]صفحه 76 کتاب.
[2]صفحه 107 کتاب.
[3]صفحه 191 کتاب.
[4]صفحه 83 کتاب.
[5]صفحه 44 کتاب.س
s[6]سطح آشنایی، سطح شناخت، سطح تسلط، سطح اشراف. رضا حبیبی، برنامه ریزی درسی، قم: انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه، بهار 1390، ص 170 تا184.